ز آب خرد ماهی خرد خیزد
نهنگ آن به که از دریا گریزد
زاغم زد و زوغم زد پس مانده کلاغ کورم زد
زبان خوش مار را از سوراخ بیرون میاورد
زبان گوشت است به هر طرف که بچرخانی میچرخه
زدی ضربتی ضربتی نوش کن
زرنگی زیاد فقر میاره
زیر دمش سست است
سر بی صاحب میتراشه
سرخر باش صاحب زرباش
صابونش به جامه ما خورده
طعمه هر مرغکی انجیر نیست
ظالم پای دیوار خودشو میکنه
عاشقان را همه گر آب برد
خوبرویان همه را خواب برد
عاشق بی پول باید شبدر بچینه
عالم بی عمل زنبور بی عسله
مار که پیر میشه قورباغه سوارش میشه
ما که در جهنم هستیم یک پله پایین تر
مال است نه جان است که آسان بتوان داد
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
یک شنبه 3 شهريور 1392 ساعت 10 قبل از ظهر |
بازدید : 2056 |
نویسنده :
مهرداد آريا
| ( نظرات )
|
کوزه خالی زود از لب بام میافته
کوسه و ریش پهن
کور خود و بینای مردم
مال مفت صرافی نداره
مبارک خوشگل بود آیله هم در آورده
مرغ هرچی چاق تره چشماش تنگتره
مرگ خر عروسی سگه
مرگ برای من گلابی برای بیمار
وای به باغی که کلیدش از پوست مو باشه
وای به مرگی که مورده شور هم عزا بگیره
هرجا چاه است یوسف در آن نیست
هرچیز که خار آید یک روز به بار آید
هر دودی از کباب نیست
هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست
هیچ گرونی بی حکمت نیست
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0